آه که چقدر فاصله ما دور است.
فکر می کنم هیچ وقت نرسی و من در کنار این دنیا تنها بمانم و تو همیشه منظره ی من باشی و در پیش چشم های من ، در سینه ی چشم انداز من
، قبله ی نگاه من و هیچ وقت نه در کنار چشم های من ، هیچ وقت ، دراین زاویه همواره تنها خواهم بود ، بی تو تو، را خواهم دید و آنگاه چه بگویم به
یک نابینا ، یک بیگانه ، یک دوردست که چه ها میبینی؟